سرگرمی وسکوت
امروز بعد این که عرفانه جون را با هزار زحمت خوابوندم از تو خواستم که من را تنها بزاری تا بتونم عکسهای تولد را اپلود کنم وقتی کارم تموم شد صدات کردم که ببینی وتو کفتی مامان خیلی باحال شد بهت کفتم تو چی کار می کردی که سینی خمیر بازیتو برام آوردی من از دیدنش خیلی خوشحال شدم . ریحانه خیلی خوشحالم که اینقدر بزرگ شدی وبه تنهایی اینها رو ساختی می زارم تو وب تا بعدا ببینی که چه می کنه ریحانه ...
نویسنده :
مامان عادله
14:37